به گزارش پایگاه رسمی اطلاعرسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) - جهان هنوز در شوک جنایت وحشیانه رژیم صهیونیستی در حمله به بیمارستان المعمدانی غزه است. بعد از چندین روز کشتار زنان و کودکان فلسطینی در نوار غزه، ناظران و خبرنگاران جنایت این بیمارستان را هولناکترین صحنه در دهههای اخیر میدانند. حالا رژیم کودککش اسرائیل علاوه بر ارتکاب این ددمنشی، در افکار عمومی نیز عملیات روانی سنگینی را شروع کرده تا خود را از این وحشیگری تبرئه نموده و مقاومت اسلامی را عامل آن معرفی کند، درحالی که مردم و آزادیخواهان جهان، علاوه بر «دروغ بزرگ سربریدن کودکان توسط نیروهای مقاومت» و «تبرئه خود از جنایت بیمارستان المعمدانی»، سالهاست که کودککشی و جنایات رژیم اسرائیل را شاهدند.
در ادامه گفتوگو با تحلیلگران و کارشناسان در خصوص عملیات مقاومت و جنایات اخیر رژیم صهیونیستی، به سراغ دکتر «محمد مهدی شریعتمدار» رفتیم و با وی در خصوص آخرین تحولات در نوار غزه به گفتوگو نشستیم.
دکتر شریعتمدار نویسنده، پژوهشگر، تحلیلگر سیاسی و كارشناس ارشد غرب آسیا، رایزن سابق فرهنگی ایران در لبنان، عضو شورای سیاستگذاری خبرگزاری ابنا، مشاور دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) و مدیرکل کشورهای عربی آفریقایی عربی مجمع است.
متن کامل گفتوگو با دکتر شریعتمدار به شرح زیر است:
ابنا: از دیدگاه حضرتعالی زمینههای انجام عملیات طوفان الاقصی چه بود و مقاومت فلسطین در پاسخ به چه اقداماتی دست به چنین عملیاتی زد؟
ـ در پاسخ به سؤال شما باید گفت مقاومت فلسطین در پاسخ به 75 سال اشغالگری و جنایت رژیم صهیونیستی دست به این اقدام زد. نیازی وجود ندارد که حتماً رویداد، اقدام یا عملیاتی صورت بگیرد تا مقاومت علیه آن اقدام کند.
شرایط فلسطین اشغالی و رژیم صهیونیستی به گونهای است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل جبهه مقاومت و دستاوردهای مقاومت در منطقه، موازنه قدرت در منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه برهم خورده است. موازنه قدرت در این منطقه از دیدگاه آمریکا و رژیم صهیونیستی به معنای برتری مطلق رژیم صهیونیستی در همه زمینهها بود و این اصل به شدت ترک خورد و سه جنگی که علیه غزه انجام شد در این راستا بود. اما اتفاق جدیدی که در روزها و هفتههای رخ داد این بود که بر هم خوردن موازنه قدرت به داخل رژیم صهیونیستی کشیده شد. مسلح کردن کرانه باختری جزء سیاستهایی است که جبهه مقاومت در دستور کار خود قرار داد، انجام عملیات حتی در سرزمینهای اشغالی 1948 در دستور کار جبهه مقاومت بود همچنین "عرین الاسود" تجربه جدیدی بود که سال گذشته شاهد آن بودیم.
اتفاق جدید این بود که نیروهای مقاومت از داخل غزّه وارد سرزمینهای تحت کنترل رژیم صهیونیستی شوند، دیوار حائل را از بین ببرند و عملیاتی در وسعت زیاد با تعداد زیادی کشته، زخمی و اسیر در جانب دشمن صهیونیستی انجام دهند و اجساد و اسرای اسرائیلی به داخل غزّه منتقل شوند. همه اینها نه تنها از لحاظ نظامی خیلی مهم بود و اقدامات جدیدی محسوب میشود بلکه از لحاظ اطلاعاتی هم بسیار اهمیت دارد. وقتی گروههای وابسته به حماس "جلعاد شاليط" را اسیر کردند، تحول بزرگی رخ داد یا جنگ 33 روزه به بهانه اسیر شدن دو نفر از سربازان اسرائیلی توسط حزب الله لبنان صورت گرفت، یا مواردی مثل "ران آراد" که رژیم صهیونیستی به شدت پیگیری میکرد. همچنان جسد افسر اسرائیلی که در سوریه دفن شده بود و توانستند به شکلی آن را خارج کنند. اینها همه نشان میدهد که جان یک اسیر اسرائیلی یا پیکر او چه قدر برای رژیم صهیونیستی اهمیت دارد. امروز رژیم صهیونیستی در برابر واقعیت جدیدی قرار گرفته است. صدها تن از صهیونیستها کشته و صدها تن از آنان اسیر شدند؛ اسیرانی که فلسطینیها به راحتی توانستند آنها را به داخل غزّه منتقل کنند. این مسائل نشانگر یک اشکال جدّی، نه به لحاظ نظامی بلکه در سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است. واکنش رژیم صهیونیستی بسیار وحشیانه است، فلسطینیها تلفات زیادی دارند و خسارتهای بسیاری به بار آمد، اما در برابر تغییر راهبردی در مفهوم موازنه قدرت و شکافی که در بدنه نظامی و اطلاعاتی دستگاههای رژیم صهیونیستی رخ داد، اینها خیلی قابل توجه نیست. لذا به نظر من این عملیات در پاسخ به یک قرن جنایات رژیم صهیونیستی و برای بر هم زدن موازنه قدرت بود و میتواند ایجاد مفهوم و فرمول جدیدی از درگیریها بین فلسطینیها و رژیم صهیونیستی قلمداد شود که به نظر من با همه خسارت ها موفق بوده است.
ابنا: ارزیابی شما از دستاوردها و آینده تحولات حاصل از عملیات بزرگ طوفان الاقصی چیست؟
ـ تعبیر من این بود که در مفهوم آمریکایی و اسرائیلی موازنه قدرت، تَرکی ایجاد شده است. بدیهی است که عملیات طوفان الاقصی با همه دستاوردهایی که داشت، اما به معنای این نیست که یک تغییر اساسی، جدی و راهبردی درباره رژیم صهیونیستی در یک زمان کوتاهی رخ دهد. عملیات طوفان الاقصی شروع یک فرایندی است که به کاهش اقتدار رژیم صهیونیستی و نهایتاً مواجه شدن آن با اشکالات جدّی نظامی، اطلاعاتی، اجتماعی و جامعه شناختی منجر خواهد شد. به نظر میرسد تا زمان سقوط رژیم صهیونیستی و ایجاد دولت مستقل فلسطین، نیازمند عملیات و مراحل دیگری در آینده هستیم. بنابراین در حد عملیاتی که در یک مقطع زمانی صورت میگیرد و دستاوردهایی که به لحاظ راهبردی داشته، قابل قبول است؛ اینکه ادامه پیدا کند و به مراحل جدیتری برسد، به نظر نمیآید که شرایط جهانی، منطقه و وضعیت داخلی فلسطین و رژیم صهیونیستی، این را اجازه دهد اما بدون شک یک گام در این مسیر است.
ابنا: به دلیل اختلافات و شکافی که در داخل اسرائیل وجود دارد، شاهد بودیم که در سرزمینهای اشغالی هفتهها علیه نتانیاهو تظاهرات میکردند. آیا حمله مقاومت باعث نمیشود که احزاب و گروههای داخل اسرائیل متحد شوند؟
ـ نه، الان هم بین نتانیاهو و نیروهای تندرو درباره حمله زمینی به غزّه اختلاف نظر وجود دارد. معمولاً حملات موفق فلسطینیها به ایجاد شکاف اجتماعی در درون جامعه رژیم صهیونیستی میشود؛ جامعهایی که مقومات و مشخصات یک جامعه متحد و متشکل را ندارد. لذا در هر عملیاتی شاهد این هستیم که تلاش برای مهاجرت معکوس افزایش پیدا میکند. بنابراین نمیشود گفت که این عملیات باعث اتحاد صهیونیستها شده است. مخصوصاً اینکه شکاف بین آنان بسیار جدی است و جامعۀ رژیم صهیونیستی به شدت در برابر خطرات و ریسک، تحملناپذیر است. لذا من فکر نمیکنم که به انسجام درونی رژیم صهیونیستی بیانجامد؛ همچنان که نشانهای هم از این وحدت وجود ندارد.
ابنا: شاهد بودیم که در پی این عملیات، دشمن صهیونیستی علاوه بر حملات گسترده به نوار غزه و کشتار کودکان و مردم، در عرصه رسانه نیز در راستای بدنام کردن مقاومت دست به فعالیت گستردهای زده است. مشخصا بفرمایید «عملیات روانی ـ رسانهای صهیونیستها و انتشار دروغهایی همچون «کشتار کودکان توسط رزمندگان مقاومت» با چه اهدافی صورت میگیرد.
صهیونیستها درباره کشتار کودکان هیچ دلیلی نتوانستند ارایه کنند و خودشان هم از این ادعا دست برداشتند. بیمارستان المعمدانی هم شناخته شده و ثبت شده است و تمام مختصات جغرافیایی آن در اختیار رژیم صهیونیستی بوده است. اگر رژیم صهیونیستی ادعا کند که خطایی صورت گرفته یا میخواستند پارکینگ را بزنند، نشان دهنده ضعف اطلاعاتی آنان است. همچنین صهیونیستها از پیش تهدید کرده بودند که بیمارستانها را مورد حمله قرار خواهند داد و چون ابعاد فاجعه خیلی وسیع بود ناچار شدند که در آغاز، مسئولیت خود را نفی کرده و اعلام کنند که حمله نکردند، بعد گفتند که پارکینگ را هدف قرار دادند. طبق برخی از گزارشها بیش از 6 هزار نفر از اهالی غزه، از بیم بمباران و حملات هوایی رژیم صهیونیستی به بیمارستان پناه آورده بودند چون معتقد بودند که بیمارستان مورد حمله قرار نمیگیرد؛ حتی بعد از تهدید رژیم صهیونیستی هم باور نکردند که این مکان مورد حمله قرار میگیرد. رژیم صهیونیستی هم میدانست افراد زیادی در بیمارستان حضور دارند. البته بدیهی است که رسانههای استکباری تلاش میکنند تا رژیم صهیونیستی را از این جنایت مبّرا بدانند. گرچه من معتقدم جنایت بیمارستان المعمدانی و حملات سنگین رژیم صهیونیستی غیر قابل انکار است و مطمئناً افکار عمومی جهان تأثیر خواهند پذیرفت.
انتشار گزارش گلدستون آثار مثبتی در افکار عمومی حتی اروپاییها داشت و ما برای نخستین بار شاهد اعتراض اروپائیها به جنایات رژیم صهیونیستی بودیم. من معتقدم اگر رسانههای مقاومت، رسانههای مستقل و رسانههای اسلامی بتوانند نقش خود را به خوبی در افشای جنایات رژیم صهیونیستی ایفاء کنند، میتوانند حتی روی افکار عمومی جهان غرب هم اثر بگذارند و این اثر را حتماً خواهند گذاشت لذا نباید از این حمله یا کمپین تبلیغاتی و رسانهای رژیم صهیونیستی خیلی نگران بود؛ جنایات صهیونیستها آن قدر آشکار و سنگین است که با این کمپینهای تبلیغاتی قابل پنهان کردن و اخفا نیست.
ابنا: از دیدگاه حضرتعالی وظایف دولتها و ملتها به ویژه همسایگان فلسطین درباره کشتار مردم غزه چیست؟
نکته اول وظایف انسانی، کمکرسانی و بازسازی است. اگر کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه یا کشورهای همسایه فلسطین درباره حمایت نظامی و لجستیکی از رزمندگان فلسطینی محذوری دارند و یا نمیتوانند، دستکم از لحاظ حمایت انسانی نباید مشکل داشته باشند. بنابراین همه کشورهای اسلامی، کشورهای عربی و کشورهای منطقه باید برای جبران خسارتها و کمکهای انسانی به مردم فلسطین همت کنند.
نکته دوم، ما همیشه گفتهایم که عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه امکانپذیر نیست و رژیم صهیونیستی نمیتواند بخش عادی از منطقه غرب آسیا باشد، چون یک زائدهی ناهمگون با این منطقه است. حملات جدید رژیم صهیونیستی نشان داد که این رژیم همان ماهیت جنایتکارانه، تجاوزگرانه و سَبُعیت خود را دارد، لذا تلاشی که در چند سال اخیر برای عادیسازی با رژیم صهیونیستی صورت گرفت و اینکه رژیم صهیونیستی را به عنوان یک دولت قابل قبول و همگون با منطقه که میشود با آن در سطوح مختلف اقتصادی و تجاری، روابط دیپلماتیک برقرار کرد؛ تلاش بیهوده و ناممکنی بوده است. به گمان من عملیات طوفان الاقصی به فرایند عادیسازی روابط در منطقه ضربه جدّی زد و کشورهایی که به این سمت رفتند قطعاً باید در سیاستهای خود تجدید نظر کنند. همچنین کشورهایی که تحت فشار بودند تا به عادیسازی روابط بپیوندند نیز با شرایط پیش آمده پس از طوفان الاقصی، تجدید نظر خواهند کرد.
نکته سوم آن است که کشورهای منطقه به خصوص جریان مقاومت باید از تمام توان خود برای کمک به فلسطینی ها و حمایت از آنان و در صورت نیاز، حمایت عملیاتی از رزمندگان فلسطین اقدام کنند. برای اینکه ما مفهوم "وحدت و یکپارچگی میدانهای نبرد" را داریم که دبیرکل حزب الله لبنان چندی پیش آن را مطرح کرد. ما امروز با یک جبههی مقاومت در کل منطقه روبرو هستیم و جبههی مقاومت اگر چه در نقاط و کشورهای مختلف ممکن است عملیاتی داشته باشد ولی در نهایت جریان واحدی علیه استکبار، اشغالگری و عادیسازی روابط در منطقه ایجاد میکند. بنابراین جبهه مقاومت درباره جنایاتی که علیه مردم فلسطین صورت گرفت و میگیرد، ساکت نخواهد نشست و حتماً به کمک فلسطینیها خواهد رفت.
*ممنون از اینکه وقت گرانقدر خود را در اختیار ما گذاشتید.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام)، به عنوان یک تشکل جهانی و غیردولتی، از طرف گروهی از نخبگان جهان اسلام تشکیل شده است. اهلبیت(علیهمالسلام) به این دلیل بعنوان محور فعالیت انتخاب شدهاند که در معارف اسلامی در کنار قرآن، محوری مقدس را که مورد پذیرش عامه مسلمین باشد، تشکیل میدهند.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام) دارای اساسنامهای مشتمل بر هشت فصل و سی و سه ماده است.